-
سخن مدیر ...
سهشنبه 21 آذرماه سال 1385 08:01
با تشکر از لطف کلیه دوستان و پیام های قشنگی که برایم فرستاده بودید باید بگم از اینکه دیر جواب دادم شرمنده ام . فعلا به علت مشغله زیاد درسی و کاری وقت رسیدن به وبلاگ رو ندارم . بازم شرمندم . بهتون سر می زنم . خدانگهدار ...
-
یه جوک توپ توپ ...
یکشنبه 23 مهرماه سال 1385 18:22
ماجرای شهید شدن آقای احمدی نژاد آقای احمدی نژاد میره لاس وگاس از اونجا زنگ میزنه به زنش میگه ای خانم اشتباه نکنم من شهید شدم زنش میگه : چرا مرد ٬ مگه چی شده ؟ احمدی نژاد میگه : آخه اینجا بهشته
-
دلایل شباهت گرفتن زن دوم با انرژی هسته ای ...
سهشنبه 4 مهرماه سال 1385 12:13
آورده اند که به چهار دلیل گرفتن زن دوم هم مثل انرژی هستهای است! 1 - هر دو حق مسلم ماست ! 2- هر دو مورد برای چند سال بعد لازم میشه ! 3- هر دو پروژه باید پنهانی دنبال بشه ! 4- در هر دو مورد تو بیگناهی، ولی پروندهات میره شورای امنیت !
-
انواع بدشانسی ...
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 11:39
* انواع بدشانسی *
-
چهره بوش بعد از نامه آقای احمدی نژاد ...
جمعه 24 شهریورماه سال 1385 15:38
-
فرصت های طلایی در دانشگاه آزاد ...
سهشنبه 21 شهریورماه سال 1385 09:58
دانشگاه آزاد رفتن به دانشگاه آزاد فرصتهای درخشانی رو در مسیر زندگی در اختیار من قرار داد که ذکر چند تایی از اونها خالی از لطف نیست. اگر به دانشگاه آزاد برید... ? ـ خوش تیپ بودن را تجربه میکنید ?ـ با فنون و رموز دوی صحرانوردی به صورت کاملا حرفه ای آشنا میشوید ?ـ مهارت و قدرت شما برای جایگیری در فضاهای اندک افزایش می...
-
زندگی ...
جمعه 17 شهریورماه سال 1385 16:04
فکر می کردیم عاشقی هم بچگیست ... اما حیف این تازه اول یک زندگیست ... زندگی چیزیست شبیه یک حباب ... عشق آبادیه زیبایی در سراب ... فاصله با آرزو های ما چه کرد ... کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد
-
دلم می خواست ...
جمعه 17 شهریورماه سال 1385 15:58
دلم می خواست عشقم را نمی کشتند صفای آرزویم را – که چون خورشید تابان بود – می دیدند چنین از شاخسار هستی ام آسان نمی چیدند گل عشقی چنان شاداب را پرپر نمی کردند به باد نامرادی ها نمی دادند به صد یاری نمی خواندند به صد خواری نمی راندند چنین تنها، به صحراهای بی پایان اندوه نمی بردند دلم می خواست، یک بار دیگر او را کنار...
-
خیلی دلم گرفته...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1385 00:34
خیلی دلم گرفته... دلم می خواد برم یه جا که تنهای تنها باشم .. خودم باشم و اون کسی که خواست پا توی این دنیا بزارم ... بعدش اونقدر براش از زندگیم بگم و براش گریه کنم تا شاید دلش به رحم بیاد .... تنهایی خیلی سخته ... ما 2 نوع تنهایی داریم اونی که تنها تنها هستی خیلی بهتر از اونی هست که تو یه جمع باشی و احساس تنهایی کنی...
-
قانون عشق ...
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1385 00:12
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق و عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست ! * * * چه قانون عجیبی چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی که هر بار ستاره های زندگی ات را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره ? امید کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهایی خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره بنشینی و خموش و...
-
مقایسه دخترها و پسرها در مقاطع مختلف ...
جمعه 10 شهریورماه سال 1385 23:39
همهی ما میدانیم و بر این موضوع واقفیم که «دختر وپسر ندارد، مهم این است که بچّه آدم باشد!» پس ما هم با بی طرفی کامل به مقایسهی انواع و اقسام این موجود مهم میپردازیم : 1. پیش از دبستان: دختر و پسر: در این مقطع دختر و پسر فرقی ندارند و بچّه باید سالم باشد. درچنین مقطعی، نوزاد و پس از آن کودک، با اساسیترین و...
-
عشق چیست ؟ ...
شنبه 28 مردادماه سال 1385 19:44
عشق چیست ؟ ای که می پرسی نشان عشق چیست ؟ عشق چیزی جز ظهور مهر نیست ! عشق یعنی مهر بی چون و چرا عشق یعنی کوشش بی ادعا عشق یعنی مهر بی اما ، اگر عشق یعنی رفتن با پای سر عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست عشق یعنی جان من قربان اوست عشق یعنی خواندن از چشمان او حرف های دل ، بدون گفتگو عشق یعنی عاشق بی زحمتی عشق یعنی بوسه ی بی...
-
اینم لینکهای مشتی و توپ ...
جمعه 27 مردادماه سال 1385 00:23
-
پیله
شنبه 21 مردادماه سال 1385 22:37
پیله چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی؟ چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشای تو به اندازه یک پروانه زیبایی پیله ات را بگشای زندگی ، من ، خورشید ما همه منتظریم زندگی سبزتر از آن چیزی است که تو در خاطر خود داشته ای پیله ات را بگشای دست از این همه ظلمت بردار دل به یک روشنی محض...
-
روایت عشق ...
دوشنبه 9 مردادماه سال 1385 23:47
یه دختر کوری تو این دنیای نامرد زندگی میکرد .این دختره یه دوست پسری داشت که عاشقه اون بود . دختره همیشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بینا بودم همیشه با اون می موندم . یه روز یکی پیدا شد که به اون دختر چشماشو بده . وقتی که دختره بینا شد دید که دوست پسرش کوره . بهش گفت من دیگه تو رو نمی خوام برو . پسره با ناراحتی رفت و...
-
هنوز دوسش دارم!!!
یکشنبه 8 مردادماه سال 1385 13:55
چه قد سخته تو چشمای کی که تمام عشقت رو دزدیده و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت شوی، حس کنی که هنوزم دوسش داری، چه قد سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی امّا وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی... چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو خیس کنه، امّا...
-
کجا برم خدایا؟
شنبه 7 مردادماه سال 1385 21:49
کجا برم خدایا؟ به کی بگم غمم را؟ که غم درونمو سوزونده چرا به لب بیارم؟ که آتش درونم تا استخونمو سوزونده این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته ای دل پر آرزو با تو کنم گفتگو سنگ صبورم تویی تو مانده به دریای غم در دل شبهای غم چشمه ی نورم تویی تو کجا برم خدایا؟ به کی بگم غمم را؟ که غم درونمو سوزونده چرا به لب بیارم؟...
-
وصیت عشق ...
شنبه 7 مردادماه سال 1385 19:34
تا چند صباحی دیگر شاید پایان راه زندگی ام باشد ، و یا شاید آغاز دوباره زندگی آری من بیمارم ، بیماری که من مبتلا شده ام پایانش مرگ است ، تاریخ مرگم را میدانم و منتظر آن می مانم تا فرا رسد امیدی ندارم ، تنها امیدم به خداست که دوای دردم را برایم برساند میخواهم در این لحظات که از مرگ خودم باخبرم و میدانم چه زمانی فرا می...
-
سایت جدید من ...
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1385 23:53
http://www.babakcs83.mycloob.com
-
قلب مادر ...
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 23:06
داد معشوقه به عاشق پیغام که کند مادر تو با من جنگ نگاه غضب آلوده زند بر دل نازک من تیر خدنگ مادر سنگ دلت تا زنده است شهد در کام من و توست شرنگ گر تو خواهی به وصالم برسی باید این ساعت بی خوف و درنگ روی و سینه تنگش بدری دل برون آری از آن سینه تنگ عاشق بی خرد ناهنجار نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ رفت و مادر را افکند به خاک...
-
روز مادر ...
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 22:51
باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش...
-
لحظات به یاد ماندنی ....
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 00:38
گاهی در حین مسابقات فوتبال اتفاقاتی می افتد که تا مدت ها در اذهان مردم می ماند.مرگ تراژیک مارک ویون فوئه٬گل های مارادونا به انگلستان و... همگی از آن دسته اند.حواشی این ورزش هم گاهی مهیج تر از خود آن می شود.اظهار نظر هایی که مربیان و بازیکنان قبل و بعد بازی ها می کنند یکی از این موارد است که در بین آنها بعضی جملات تا...
-
زندگی مثل زیدان ...
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 00:32
1- در جریان جام جهانی، دولت آلمان میلیونها دلار هزینه کرد تا از هرگونه اقدام تروریستی جلوگیری کند، اما ترور سرانجام اتفاق افتاد: در آخرین بازی، و پیش چشم هفتاد هزار تماشاگر، مارکو ماتراتزی با زبان به زینالدین زیدان حمله برد و به عمر حرفهیی او پایان داد. اکنون میدانیم که ماتراتزی لفظ تروریست را،...
-
زیدان قربانی خشونت جسمی خود و یا خشونت کلامی دیگران؟ ...
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 00:27
حرکت زیدان در آخر مسلما بسیار ناراحت کننده و غافلگیر کننده بود؛ به خصوص چون از جانب زیدان صورت می گرفت و نه هر بازیکنی. زیدانی که برای بسیاری در جایگاه خدای مجسم فوتبال نشسته بود می بایست بیش از این بر خود تسلط می داشت مسئولیتش به مراتب بیش از هر کس دیگری بود (مانند تمام کسانی که در عرش می نشینند و یادشان می رود که...
-
خطای نابغه ...
یکشنبه 25 تیرماه سال 1385 00:15
جام جهانی تمام شد، با خاطرهای تلخ از یک اسطوره که شکست! زین ا لدین زیدان، همان نابغه، فرشته آبی... باورش سخت است! بله، آدم جایزالخطاست و ما هم هیچ گاه نخواهیم فهمید که درون زینالدین زیدان چه میگذشت که آن کار را کرد، شاید همانطور که خودش امشب برای اولین بار در مورد این قضیه در تلویزیون فرانسه حرف زده ، مارکو...
-
پیش بینی نتایج جام جهانی ...
یکشنبه 14 خردادماه سال 1385 13:22
موِسسه ( Decision Technologyدیستک) که از متخصصان پیشبینی تشکیل شده و ادعا میکند که در این زمینه بهترین است، برنامهای کامپیوتری تولید کرده که از هر موِسسه شرطبندی، علاقهمند به فوتبال و کارشناس فوتبال بهتر میتواند دست به پیشگویی بزند. در حالی که اکثر بنگاههایی که در این زمینه فعالیت میکنند انگلیس را بعد از برزیل...
-
یه جوک خیلی با حال ...
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1385 23:08
از یه دیوونه می پرسند : چرا دیوونه شدی ؟ می گه : من یه زن گرفتم که یک دختر 18 ساله داشت . دختر زنم با بابام ازدواج کرد . پس زن من مادرزن پدرشوهرش شد . دختر زن من پسری زایید که داداش من و نوه زنم بود . پس نوه منم بود . پس من پدربزرگ داداشم بودم . زن من پسری زایید که زن پدرم خواهر ناتنی پسرم و مادربزرگ او شد . پس پسرم...
-
یه بازی خیلی خیلی باحال ...!
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1385 22:55
حتما ببینید : یه بازی خیلی باحال برای بروبچه های دوستاشتنی ؟؟؟ ...
-
وقتی موزیلا فایرفاکس باعث طلاق شد ...
سهشنبه 22 فروردینماه سال 1385 13:45
وقتی موزیلا فایرفاکس باعث طلاق شد اگر بدنبال یک مشاور خوب برای شناخت همسر آینده خود هستید به شما پیشنهاد می کنیم از بخش خطاهای موزیلا فایرفاکس استفاده کنید! یکی از مطالب نوشته شده در سایت رسمی موزیلا (Mozilla.org) نشان می دهد که چگونه وجود یک خطای برنامه نویسی در مرورگر این شرکت باعث فاش شدن اطلاعات شخصی افراد و در...
-
هنگامی که سیاست و علم کامپیوتر با هم آمیخته میشوند !
شنبه 5 فروردینماه سال 1385 21:02
مطمئنأ همگی شما میدانید که علم کامپیوتر و سیاست هیچ نسبتی با همدیگر ندارند ، اما با کمی تفکر در این باره میتوان به نتایجی رسید که تا قسمتی باور نکردنی است و نظریه های مختلفی را به وجود می آورد. به عنوان مثال چگونه میتواند یک فونت ویندوز ، با حادثه 11 سپتامبر و یا یکی از شهرهای آمریکا داشته باشد! تا زمانی که این ترفند...